سنگ افتاده را که توان،هوا زدن!؟

صیاد سنگ هوا هم ستودنی است!

بغض فتاده گلو را چه توان شکستن است؟

راه تنفس بسته ام گسستنی است!؟

خشتِ کج نهاده را که توان ستون زدن!

دیوار خسته عمرم گسستنی است.

خاک نشسته را که توان صدا زدن

گرداب خاک و تنفس شکستنی است

چشم نشسته به ره که توان بهم زدن؟

چشمان بسته را چه توان دیدنی است؟

 دیوان عمر رندان   چه گشتنی است!

افتاده در ره مرگ هم دیدنی است!

جسم نشسته به راه چه توان خفتنی است؟

جسمان خسته را چه توان و همتی است؟

میلاد صمیمی نعمتی دی 93